نقش سطح تحصیلات والدین در وضعیت تحصیلی دانش آموز
مقدمه
سطح سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تأثیرات زیادی داشته باشد. مطالعات نشان داده است که بین سطح سواد والدین و نمرات دانش آموزان رابطه وجود دارد و جامعه برای رسیدن به بالاترین سطح از پیشرفت در علوم و تکنولوژی نیاز به والدنی دارد که با درک عمیق و جامع و کامل از مسایل راه درست را به فرزندانشان نمایش دهند و این موضوع به دست نمی آید مگر این که والدین با سواد باشند.
سطح سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تأثیرات زیادی داشته باشد. مطالعات نشان داده است که بین سطح سواد والدین و نمرات دانش آموزان رابطه وجود دارد و جامعه برای رسیدن به بالاترین سطح از پیشرفت در علوم و تکنولوژی نیاز به والدنی دارد که با درک عمیق و جامع و کامل از مسایل راه درست را به فرزندانشان نمایش دهند و این موضوع به دست نمی آید مگر این که والدین با سواد باشند.
بی سوادی، ریشه و اساس بسیاری از مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و بی نظمی ها و آسیب های مادی و روحی و روانی در اکثر کشورهای جهان سوم است. بررسی ها بیانگر این واقعیت تلخ هستند که بی سوادی و کم سوادی گرچه مسئله ی حاد کشورهای جهان سوم است، ولی مشکل جدید کشورهای پیشرفته ی صنعتی نیز هست و در تمام جوامع شاهد این موضوع هستیم که باید بین سطح سواد و تحصیلات و پیگیری آن ها در وضع تحصیلی دانش آموزان رابطه ی مستقیم وجود دارد و پاسخ این سوال واضح است که چگونه والدین بی سواد می توانند به خوبی مشوق و راهنمایی برای فرزندانشان در راه کسب علم و دانش باشند؟
اهمیت این پژوهش در آن است که با شناخت عمیق تر و بیش تر نوجوانان و دانستن مسائل و ویژگی های خاص هر گروه از کودکان و نوجوانان که آینده سازان مملکت اسلامی و امید های آینده جامعه ما می باشند نخست قادر به تشخیص آنها از سایر کودکان می شویم و دوّم ارائهی راه حل ها و راهنمایی های مناسب، جهت رفع و یا حداقل، بهبود مشکلات این گروه از نوجوانان می باشد تا بتوانیم با داشتن نیروی جوان تحصیل کرده و با درک و شعور به بالاترین درجات در سصح علم و دانش و تکنولوژی برسیم.
برطبق بررسی های انجام شده از پرسش نامه ها، نظرات دانش آموزان دلایل کسب نمرات کم و به دست نیاوردن موفقیت زیاد به شرح ذیل عنوان گردیده است:
والدین دانش آموزان با نمرات کم که اکثرا یا بی سواد بوده یا فاقد تحصیلات زیادی بوده اند به دلیل نا آگاهی از شرایط و اوضاع و احوال مدرسه و محیط آموزشی نتوانسته اند راهنمای خوبی برای فرزندانشان باشند.
با قاطعیت می توان گفت در مقایسه والدین تحصیل کرده و والدین بی سواد، والدین تحصیل کرده در تربیت و تعالی فرزندان خود و به دست آوردن نمرات مطلوب موفق تر بوده اند.
بیان مساله
بی سوادی، ریشه و اساس بسیاری از مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و بی نظمی ها و آسیب های مادی و روحی و روانی در اکثر کشورهای جهان سوم است. بررسی ها بیانگر این واقعیت تلخ هستند که بی سوادی و کم سوادی گرچه مسئله ی حاد کشورهای جهان سوم است، ولی مشکل جدید کشورهای پیشرفته ی صنعتی نیز هست و در تمام جوامع شاهد این موضوع هستیم که باید بین سطح سواد و تحصیلات و پیگیری آن ها در وضع تحصیلی دانش آموزان رابطه ی مستقیم وجود دارد و پاسخ این سوال واضح است که چگونه والدین بی سواد می توانند به خوبی مشوق و راهنمایی برای فرزندانشان در راه کسب علم و دانش باشند؟
اهمیت موضوع
اهمیت این پژوهش در آن است که با شناخت عمیق تر و بیش تر نوجوانان و دانستن مسائل و ویژگی های خاص هر گروه از کودکان و نوجوانان که آینده سازان مملکت اسلامی و امید های آینده جامعه ما می باشند نخست قادر به تشخیص آنها از سایر کودکان می شویم و دوّم ارائهی راه حل ها و راهنمایی های مناسب، جهت رفع و یا حداقل، بهبود مشکلات این گروه از نوجوانان می باشد تا بتوانیم با داشتن نیروی جوان تحصیل کرده و با درک و شعور به بالاترین درجات در سصح علم و دانش و تکنولوژی برسیم.
اهداف تحقیق
هدف کلی: هدف از انجام این تحقیق، شناخت ویژگی های خانواده ی نوجوانان بی سواد و با سواد و تحصیل کرده و مقایسه ی آن با یکدیگر در جهت دستیابی به ویژگی های روانی این نوجوانان و نگرش آن هانسبت به خود و نسبت به فضای حاکم بر خانواده می باشد.
بدیهی است با شناخت بهتر ویژگی های این افراد به لحاظ عاطفی و نیز آگاهی یافتن از علل و عوامل ناهنجاری ها و آسیب های روانی، می توان گام های مؤثری در جهت رفع مشکلات آنان برداشت.
فرضیه های تحقیق
به طور کلی می توان دو فرضیه برای تحقیق در نظر گرفت
1. بین سطح سواد والدین و موفقیت تحصیلی دانش آموزان هیچ رابطه ای وجود ندارد
2. بین سطح سواد والدین و موفقیت تحصیلی دانش آموزان رابطه مستقیمی وجود دارد.
پیشینه تحقیق
دوستان زیادی در مورد سطح سواد والدین و وضعیت تحصیلی دانش آموزان تحقیقات کلی و جزیی انجام داده اند و با مراجعه خودم به پژوهشکده تعلیم و تربیت کرمان و همچنین کتابخانه ملی کرمان آثار زیادی در رابطه با این موضوع دیدم که خلاصه نتایج به دست آمده توسط آن ها به شرح ذیل می باشد:
بین سطح سواد والیدن و نمرات به دست آمده دانش آموزان رابطه مستقیمی وجود دارد
در دانش آموزان راهنمایی پسران که والدین آن ها تحصیلات بالا تری دارند،ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران وجود دارد.
در دانش آموزان راهنمایی پسران که مخصوصاً مادر آن ها تحصیلات بالاتری دارند، ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران که مادرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
در دانش آموزان راهنمایی پسران که پدر آن ها تحصیلات بالاتری دارند ناهنجاری رفتاری کم تری نسبت به دیگران که پدرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
در دانش آموزان راهنمایی پسران که والدین آنها هردو بی سواد و یا کم سواد هستند، ناهنجاری رفتاری بیشتری نسبت به دیگران وجود دارد.
و دبیران مقاطع مختلف نیز با توجه به تجربه و آشنایی که از دانش آموزان و والدین آن ها دارند به این نکته پی برده اند که اکثر دانش آموزان با وضعیت تحصیلی مطلوب دارای والدین تحصیل کرده اند و این نکته برای خود بنده نیز با سه سال تدریس در راهنمایی شهید مطهری و دبیرستان رسالت منطقه گلباف در شهرستان کرمان به خوبی اثبات شده است.
نقش و تأثیر والدین (خصوصاً سواد آنها) بر پیشرفت تحصیلی فرزندان
در زمان های قدیم نقش مدارس به این شدت پر رنگ و تاثیرگزار نبود و آموزش ها بیشتر توسط خانواده ها صورت می گرفت اما از زمانی که آموزش فرزندان به عهده نهادهای آموزشی قرار گرفت، نقش والدین هم در امور آموزشی کودکان کم رنگ تر شد.ولی امروزه با افزایش آگاهی ها، والدین می کوشند تا شرایط پیشرفت تحصیلی فرزندشان را خارج از محیط مدرسه نیز فراهم کنند. و لازم است که مدارس علاوه بر داشتن برنامه های آموزشی برای دانش آموزان به فکر آموزش والدین آن ها نیز باشند.
افت تحصیلی امروزه یکی از نگرانی های مهم خانواده و مسئولان جامعه و معلمین است. همه ساله شمار زیادی از دانشآموزان در کشورهای مختلف جهان با پدیدهای به نام افت تحصیلی روبرو می شوند. این پدیده علاوه بر زیانهای زیاد اقتصادی که به دلیل تکرار پایه یا صرف هزینه مجدد برای دانشآموختگان انجام میپذیرد، آثار منفی که سلامت روحی دانشآموز را بر هم می زند برجا میگذارد. دانش آموزی که دچار تجدیدی یا مردودی می شود ممکن است دچار افسردگی شدید و ناامیدی یا حتی ترک تحصیل شود. کاربرد اصطلاح افت تحصیلی یا اتلاف در آموزش و پرورش، از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش و پرورش را به صنعتی تشبیه میکند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه که باید به محصول نهایی تبدیل میشد، تلف کرده و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است. لذا مساله موفقیت و شکست تحصیلی سابقهای طولانی و نامشخص دارد و تاریخ آن از آغاز خواندن و نوشتن توسط بشر است. اما به طور رسمی پس از اجباری شدن آموزش و پرورش در اواخر قرن نوزده و همگام با تحول صنعتی و نیاز به نیروهای تربیت شده و متخصص، افکار دولتمردان و دستاندرکاران آموزش و پرورش به مساله پیشرفت و شکست تحصیلی بیشتر شده است. به نظر میرسد افت تحصیلی به مفهوم عام از گذشته دور، حتی دوران باستان در ایران و جهان وجود داشته است اما افت تحصیلی به معنای خاص آن یعنی ناکامی در رسیدن به انتظارات آموزشی و شکست در موفقیتهای تحصیلی (آموزشی) در صد ساله اخیر در ایران و چند قرن اخیر در کشورهای دیگر جهان، به وجود آمده است. افت تحصیلی در نظام آموزش و پرورش در بسیاری از کشورها بهویژه جهان سوم به صورتی جدی مطرح است. منظور از افت تحصیلی یا شکست تحصیلی، شکستی است که بر اثر کوتاهی نظام آموزشی در دستیابی موثر به اهداف و برنامههای آموزشی حاصل میشود، یعنی عدم موفقیت دانشآموزان در دستیابی به حداقل نمره که برای موفقیت آنان به وسیله نظام آموزش در نظر گرفته شده است، که معمولاً این نوع شکست به مردودی یا به ترک تحصیل زودرس میانجامد. اگر آموزش و پرورش را به یک صنعت تولیدی تشبیه کنیم که دانشآموزان به عنوان مواد اولیه تحویل آن میشوند و این دستگاه با حجمی از سرمایه و مواد اولیه، محصول نهایی که همان انسانهای با سواد و تحصیل کرده باشد، تولید میکند، در آن صورت افت تحصیلی آن بخش از سرمایه و مواد اولیه است که به محصول نهایی تبدیل نشده و نتیجه مطلوب به بار نیاورده است. از این نظر افت تحصیلی شامل غیبت زیاد در مدرسه، ترک تحصیلی، تکرار پایه تحصیلی، نسبت میان سنوات تحصیل دانشآموز و سالهای مقرر آموزش، کیفیت نازل تحصیلات دانش آموز در مقایسه با آنچه باید باشد، کسب محفوظات به جای معلومات که در زمان اندکی به فراموشی سپرده میشود، میباشد. منظور از افت تحصیلی کاهش عملکرد تحصیلی و درسی دانشآموز از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب است. توجه به این تعریف نشان میدهد که مقایسه و سنجش سطح عملکرد تحصیلی قبلی و فعلی دانشآموز بهترین شاخص افت تحصیلی است با این شرایط زمانی میتوان از افت تحصیلی صحبت کرد که بین هزینهها و برنامه ریزی های صورت گرفته در آموزش و پرورش و نتیجه مطلوب در یادگیری دانش آموزان فاصله زیادی باشد. اگرچه این تعریف میتواند همه کسانی را که به دنبال شکستهای پی در پی تحصیلی، از تحصیل عقب مانده و عمدتا به اصطلاح تجدید یا مردود میشوند، در برگیرد، اما مفهوم افت تحصیلی صرفاً در مردودی و شرکت در امتحانات مجدد خلاصه نمیشود و میتوان شامل هر دانشآموز و دانشجویی شود که آموختههای آموزشگاهی و پیشرفت دانشگاهی او کمتر از توان بالقوه و حد انتظار اوست. افت تحصیلی، کاهش فاصله بین وضعیت آموزشی مورد انتظار با وضعیت علمی موجود فراگیر است. به این ترتیب افت تحصیل به عنوان شاخص اتلاف آموزش از نظر مفهوم عام به هرگونه ضعف در سوادآموزی و یا وجود بیسوادی گفته میشود اما از نظر مفهوم خاص عبارتست از محقق نشدن انتظارات آموزشی و شکست در اهداف آموزشی است و نابسامانی در فرایند یاددهی و یادگیری را در بر میگیرد.
به تجربه دیده شده که در دوره راهنمایی نسبت به دورههای ابتدایی و متوسطه عمومی افت تحصیلی بیشتر وجود دارد. این موضوع را میتوان به وضعیت خاص این دوره که دانشآموز باید دروس متنوعتری را نسبت به دوره ابتدایی بگذراند و همچنین به بحران بلوغ و مشکلات آن که در این دوره اتفاق میافتد نسبت داد. معمولا مشاهده میشود که میزان ترک تحصیل کردهها و افرادی که مردود میشوند در مقاطع تحصیلی راهنمایی و متوسطه پسران بیش از دختران است، این تفاوت را احتمالاً می توان به توجه بیش تر دختران به صحبت ها و نصیحت های والدین نسبت داد و اینجا به خوبی نقش والدین در وضعیت تحصیلی دانش آموز مشخص می شود و باید با آموزش والدین و ارتقا سطح علمی آن ها انتظار داشتن مدارسی موفق با دانش آموزانی با سواد را داشت.
والدین در مسئولیت شریک هستند:
محیط خانواده، مدرسه فوق العاده ای است که می تواند استعدادهای روانی اطفال را پرورش دهد و به آن ها درس زندگی بیاموزد. یابرعکس صفات زشت وزذیلت و انحراف وتربیت غلط را یاد بدهد. علت اینکه مسئولیت پدرو مادر در تعلیم وتربیت فرزندان حتی ازمدرسه و محیط اجتماع و دانشگاه بیشتراست، درروایات اسلامی زیادی روی آن تأکید شده است:
1. نخست آنکه آغاز تربیت وشکل گیری کودکان درخانه است.
2. پس به خاطرآن است که بیشتراوقات کودکان درخانه می گذرد وبرآورد زیر گویای این حقیقت است. علمای تعلیم وتربیت با بررسی های خود، ساعتهائی که کودک تاسنین 11 سالگی زندگی می کنند 95 هزار ساعت برآورد کرده اند، که تنها 5 هزار ساعت آنرا درمدرسه و درحدود همین مقدار را خویشان و بستگان و دوستان می گذراند، وبقیه اش در کنار پدر ومادر در خانه اش می گذرد.
والدین مهمترین افرادی هستند که می توانند روحیه آموزشی وفرهنگی را در کودکان خود برانگیزند.
طی تحقیقاتی که انجام گرفته در مورد شوال «محرک تو درموفقیت درمدرسه و مسائل آموزشی چیست؟» بین 85% از موفق ترین دانش آموزان پاسخ دادند «والدینم»
به این مسئله توجه کنید که آنها نگفتند «پدرم» یا «مادرم» بلکه آنها مشترکاً والدین را دراین امرشریک می دانند.
ازآن جا که تحصیلات والدین می تواند نقش مهمی در امر تربیت فرزندان داشته باشند و والدین تحصیلکرده به دلیل داشتن شغل های بهتر و مفید تر به خودی خود از فرهنگ بالاتر ومحیط وموقعیت بالاتر و بهتری برخوردار خواهند بود و برخورداری از موقعیت خوب اجتماعی تأثیر روی فکر فرزندان نسبت به والدین واحساس امنیت و اعتماد به نفس آنها می شود ودرنتیجه بهتر می توانند با محیط خود ارتباط برقرار کنند و همین امر موجب رشد وشکوفایی استعدادآن و موفقیت در تحصیل و کسب علم داشته باشند.
دراکثر موارد، همکاری و تشریک مساعی پدر ومادر است که دانش آموزان موفق را به وجود می آورند. گاهی یک پدر خوب، مادر قدرتمند، عمو یا دائی فهمیده و حتی یک همسایه و دوست می تواند مطالب درسی را به دانش آموز یاد دهد و نقش معلم را برای او داشته باشد.
به نظر می رسد که سطح سواد والدین مهمترین عاملی است که درموفقیت و یا شکست تحصیلی دانش آموز اثر می گذارد.
یافته های تحقیق
برطبق بررسی های انجام شده از پرسش نامه ها، نظرات دانش آموزان دلایل کسب نمرات کم و به دست نیاوردن موفقیت زیاد به شرح ذیل عنوان گردیده است:
والدین دانش آموزان با نمرات کم که اکثرا یا بی سواد بوده یا فاقد تحصیلات زیادی بوده اند به دلیل نا آگاهی از شرایط و اوضاع و احوال مدرسه و محیط آموزشی نتوانسته اند راهنمای خوبی برای فرزندانشان باشند.
با قاطعیت می توان گفت در مقایسه والدین تحصیل کرده و والدین بی سواد، والدین تحصیل کرده در تربیت و تعالی فرزندان خود و به دست آوردن نمرات مطلوب موفق تر بوده اند.
پیشنهادات
مدارس می توانند با برگزاری بیشتر انجمن اولیا و مربیان و تاکید روی نقش سواد والدین در وضعیت تحصیلی دانش آموز آنان را نسبت به مساله آگاه تر سازند
رسانه های جمعی با تاکید و اثبات نقش سطح تحصیلات والدین بر موفقیت دانش آموزان، والدین را به ادامه تحصیل تشویق نمایند تا والیدن الگوی مناسبی برای فرزندان باشند.
نتیجه گیری
والدین می توانند با داشتن سواد خوب و مدرک تحصیلی بالا سرمشق و الگو و نمونه ی شایسته ای برای فرزندان خود باشند و آن ها را به بهترین نحو راهنمایی کنند.
به طور کل خلاصه نتایج به شرح زیر است:
1- دانش آموزانی که والدین آنها از سطح سواد بالایی برخوردارند از پیشرفت تحصیلی بیشتری برخوردارند.
2- دانش آموزانی که والدین آنها از سطح سواد پایینی برخوردارند از پیشرفت تحصیلی کمتری برخوردارند.
3- دانش آموزانی که والدین آنها از سطح سواد بالاتری برخوردارند مشکلات تحصیلی کمتری دارند
4- دانش آموزانی که والدین آنها از سطح سواد بالاتری برخوردارند مشکلات رفتاری کمتری دارند.
5- دانش آموزانی که والدین آنها از سطح سواد پایینی برخودارند افت تحصیلی بیشتری دارند.
منابع و مآخذ
1. بیابانگرد، اسماعیل - افت تحصیلی یا اتلاف در آموزش و پرورش - فصلنامه تعلیم و تربیت - سال دوم، شماره 8و 7، 65
2. سیف،علی اکبر – روان شناسی تربیتی - انتشارات عابد تهران – چاپ سوم
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 12 اسفند 1401 (23:31)
- گزارش تخلف مطلب