تأثیر عوامل خانوادگی بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
مقدمه:
قرآن کتاب آسمانی ما مسلمانان و نیز پیامبر بزرگوار اسلام , مکرراً بر تحصیل علم و دانش تاکید کرده اند. رسول اکرم (ص) بارها مسلمانان را به فراگیری علوم تشویق کرده اند و فرموده اند:
«به دنبال علم و دانش بروید حتی اگر در چین باشد.»
مسلمانان نیز به پیروی از دستورات قرآن و پیامبر از صدر اسلام برای آموختن علوم مختلف سعی و کوشش فراوان داشته اند.
از این جهت لازم است برای بهبود تعلیم و تربیت و همچنین راهنمائی و کمک به دانش آموزان در امر تحصیل که همواره مورد نظر دانشمندان و بزرگان دین بوده است سعی و کوشش بعمل آید.
بر تمام افراد جامعه بخصوص آنان که به نوعی با آموزش و پرورش در ارتباطند لازم است به هر نحو که می توانند راهی را برای بهتر کردن وضع تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش بخصوص در مقطع ابتدایی و رفع کمبودها و اشکالات آموزشی پیدا نموده و علل و عواملی که در پیشرفت تحصیلی نسل های آینده و حال موثرند را بررسی و کشف نمایند.
بیش از 80 % شخصیت کودکان و نوجوانان در متن خانواده , در کنار پدر و مادر شکل می گیرد و خانواده بعنوان اولین پایگاه تعلیم و تربیت و نخستین مدرسه کودکان می باشد و در مورد پیشرفت تحصیلی فرزندان و آینده سازان نقش اساسی را دارند , لازم است در این باره علل کمبود و نقایص برخورد اولیا پیگیری و در جهت»پیشرفت تحصیلی فرزندان بکار گرفته شود. و به خانواده های محترم و عاشق پیشرفت فرزندان , آموزشهای لازم و ضروری , با تشکیل کلاسهای آموزش خانواده از طریق مربیان و استادان ماهر و حاذق داده شود.»
بیان مسئله:
از آنجایی که عوامل دخیل و موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بسیار زیادند و ب عوامل گوناگون در داخل نظام آموزش و پرورش و عوامل خارج از نظام آموزشی (عوامل خانوادگی) تقسیم می شوند که در مقدمه به بسیاری از پر اهمیت ترین آنها اشاره شده است از بین آن عوامل فراوان که بیش از همه دارای اهمیت بیشتری هستند انتخاب و مورد سوال قرار می گیرند.
1- آیا رابطه ای بین میزان سواد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان وجود دارد؟
2- آیا رابطه ای بین میزان درآمد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان وجود دارد؟
ضرورت و اهمیت تحقیق:
بدیهی است که کشور ما به مطالعات و تحقیقات مربوط به آموزش و پرورش نوجوانان و کودکان نیاز فراوان دارد و در این میان لازم است به مسائل و مشکلات مهمی که به نحوی به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان لطمه می زند توجه لازم مبذول گردد.
لذا تحقیقاتی ارزنده و معضل گشا در این زمینه برای رسیدن به وضع نسبتا مطلوب و ضروری به نظر می رسد که از طریق یافتن راههای پیشرفت تحصیلی از جنبه های عوامل موثر خانوادگی , آموزشی و پرورشی در این مسیر قدم های موثر و راهگشایی در جهت حل این مشکل بزرگ برداشته شود که مهمترین و پر اهمیت ترین بررسی ها و دست آوردها از مسائل و عوامل خانوادگی در جنبه های پیشرفت تحصیلی از هدفهای عمده و اساسی ما در این تحقیق می باشد.
اهداف تحقیق:
1- بررسی رابطه بین میزان سواد و پیشرفت تحصیلی فرزندان
2- بررسی بین میزان درآمد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان
سوالات تحقیق:
1- آیا میزان سواد والدین در پیشرفت تحصیلی فرزندان موثر است؟
2- آیا بین شغل والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان ارتباط وجود دارد؟
3- آیا نوع مسکن در پیشرفت تحصیلی فرزندان تاثیر دارد؟
4- آیا رابطه ای بین میزان درآمد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان ارتباطی وجود دارد؟
تعریف نظری موضوع:
در این قسمت از تحقیق دو متغیر با عناوین خانواده و پیشرفت تعریف می شوند.
تعریف خانواده:
پس از ازدواج یک مرد و یک زن مجموعه ای تشکیل می یابد و از وجود آنها تعدادی فرزند متولد می گردد که به مجموعه آنها خانواده گفته می شود. خانواده اولین پایگاه تعلیم و تربیت فرزندان و کودکان می باشد.
تعریف پیشرفت:
پیشرفت از نظر لغوی به معنی پیش رونده و سیر کننده به طرف بالا و جلو در جهت مثبت می باشد.
تعریف نظری پیشرفت:
تعریف نظری پیشرفت عبارت است از معدل نمره های امتحان دانش آموزان در رسیدن به هدفهای از پیش تعیین شده درسی از وضع موجود به وضع مطلوب.
پیشینه نظری تحقیق:
اهمیت خانواده:
خانواده اولین بذر تکوین رشد فردی و بنای شخصیت را در انسان فراهم می سازد
کودک در خانواده زبان می آموزد , ارزش های اخلاقی را کسب می کند , روابط اجتماعی با دیگران را می آموزد و اصول و قواعد اخلاقی را یاد می گیرد.
خانواده به عنوان فیلتری برای عقاید , ارزش ها و نگرش های مربوط به فرهنگ یک جامعه محسوب می شود و آنها را به یک شیوه بسیار اختصاصی و انتخابی به کودک ارائه می دهد بی تردید باید گفت که شخصیت , نگرش ها , طبقه اجتماعی , اقتصادی مذهب و خصوصیات , وابستگی های نسبی خانوادگی , تحصیل و جنس والدین خانواده بر نحوه ارائه ارزش ها و میزان های اخلاقی به فرزندان تاثیر خواهد گذاشت.
(کرمی نوری و مرادی , 1372)
خانواده در تربیت اجتماعی کودک وظایف و نقش های متعددی را بر عهده دارد که اهم آنها عبارتند از:
1-خانواده به عنوان سیستم
2- خانواده به عنوان معلم و الگو
3- خانواده به عنوان کانون محبت و امنیت
خانواده به عنوان سیستم
خانواده را می توان به عنوان یک سیستم اجتماعی یا به عنوان بخشی از یک اجتماع بزرگتر در نظر گرفت , خانواده از یک سو با سازمان ها و موسسات اجتماعی مانند مدرسه , بازار و اجتماع ارتباط دارد و از سوی دیگر اعضای خانواده را در بر می گیرد, بنابر این اجتماع فرد و خانواده به صورت یک سیستم با هم در ارتباطند.
اگر خانواده به طور کامل وظایف اساسی خود را به انجام رساند , جامعه حیات خود را با استحکام بیشتری ادامه خواهد داد و سیستم خانوادگی فرد را برای وارد کردن به اجتماع و سیستم اجتماعی آماده می سازد.
یکی از روان شناسان به نام هارلوک , خانواده را به صورت یک سیستم متعادل پیچیده ای تعریف می کند که با ورود هر کودک این سیستم پیچیده تر می شود.
اعضای خانواده سه نفر هستند (پدر , مادر و یک فرزند) در این جا سه نوع تعامل وجود دارد با اضافه شدن یک فرزند دیگر , شش تعامل خواهد آمد و اگر فرزند سومی به خانواده اضافه شود رقم تعامل به ده می رسد و با ورود هر فرزند جدید دیگر تعداد تعامل ها به همین نحو اضافه می شود. بنابر این خانواده یک نهاد انسانی رو به رشد است که حجم و پیچیدگی آن مرتب در حال دگرگونی است. و اعضای خانواده هم به عنوان فرد و هم به عنوان بخشی از واحد خانوادگی عمل می کنند.
خانواده به عنوان معلم و الگو
بی تردید باید گفت که خانواده نقش ویژه ای در الگو شدن و آموزش دادن رفتارها و میزان های اخلاقی و اجتماعی دارا می باشد , هر گونه ارتباط و وابستگی والدین به فرزند و یا فرزند به والدین و یا والدین با یکدیگر به عنوان پایه ای برای ارتباط اجتماعی بعدی فرد می توانند مورد الگو و سرمشق قرار گیرند. کودک سخن گفتن , راه رفتن , آداب معاشرت , آداب غذا خوردن , طرز لباس پوشیدن , نحوه برخوردها , مسئولیت پذیری , مهر و صفا , پرخاشگری , رفتار کناره جویانه , محبت , شجاعت , عاطفه , تعاون , کمک به دیگران , ظلم و تجاوز و... را از پدر و مادر خود فرا می گیرد. اصولاً در روان شناسی کودک , خصوصاً در سال های قبل از دبستان رفتار کودک به عنوان آینه ای از رفتار والدین به حساب می آید.
آلبرت باندورا و ریچارد والتزر , دو محقق روان شناسی که به یادگیری کودک از طریق مشاهده و تقلید از والدین اهمیت زیادی می دهند در یک تحقیق رفتار والدین و رفتار فرزندان آنها را مورد مقایسه قرار دادند آنها چنین نتیجه گرفتند که: کودکان پرخاشگر دارای والدین پرخاشگر هستند و کودکان گوشه گیر دارای والدین گوشه گیر و منزوی می باشند. (کرمی نوری و مرادی , 1372)
خانواده به عنوان کانون محبت و امنیت
محبت و امنیت یک از اساسی ترین ملزومات برای تربیت و رشد کودک می باشد. کودکی که خصوصاً در سال های اولیه زندگی از محبت خانوادگی و پدر و مادر محروم گردد ممکن است در آینده سازگاری شخصی و اجتماعی او با خطر جدی روبرو شود و از اعتماد به نفس کافی و یا برخوردهای اجتماعی متناسب بهره مند نگردد.
کودک نیاز به تامین امنیت را از رحم مادر آموخته است. او بعد از تولد همچنان می خواهد که در محیط امن و آرام باشد و اساسی ترین وظیفه خانواده خصوصاً در دوران قبل از دبستان بر آوردن همین نیاز کودک می باشد. خانواده حتی این نقش مهم را در دوره های دیگر زندگی همچنان حفظ می کند. دوستان , معلمان و همبازیهای کودک در طول زندگی ممکن است تغییر کنند ولی والدین , تماس نزدیک خود را با کودک در طول زندگی حفظ می کنند و نقش یک نهاد ثابت و پابرجا را برای کودک ایفا می کنند. (کرمی نوری و مرادی , 1372)
یکی از روان شناسان به نام هورنای که امنیت را شرط اساسی برای زندگی می داند معتقد است که والدین از طریق عدم ابراز محبت و دوستی نسبت به کودک , کتک زدن متناوب , از شیر گرفتن زودرس , تبعیض قائل شدن بین فرزندان , تنبیه بیجا , رفتار غیر معقول , استهزا کردن , تحقیر نمودن طرد کردن و... می توانند امنیت کودک را خصوصاً در سال های قبل از دبستان به خطر بیاندازند , حتی محبت و ابراز دوستی مصنوعی نیز نمی تواند موجبات ایجاد امنیت را برای او فراهم آورد.
(کرمی نوری و مرادی , 1372)
نقش اقتصاد در خانواده:
مطالبی که در این جا مورد بحث واقع می گردد در باره این است که اقتصاد چه نقشی در خانواده ایفا می کند؟ آیا تعبیر روش اقتصادی در جامعه موجب تغییر طرز تشکیل خانواده است یا نه؟ و چه اندازه باید مسائل اقتصادی در تشکیل خانواده مورد توجه باشد.
در پاسخ سئوال اول باید گفت: شکی نیست که مسئله اقتصاد یکی از ارکان اساسی در زندگی خانوادگی بشر است اقتصاد در شئون علمی و اخلاقی , فرهنگی و تربیتی خانواده نقش بزرگی ایفا می کند, اقتصاد در خوشبختی و بدبختی , ترقی و انحطاط , پیروزی و شکست و عزت و ذلت خانواده ها اثر عمیق دارد.
قسمت عمده ناسازگاری ها و اختلافات , تضاد و تشاجر , جنگ و ستیز و جرم و جنایت که در خانواده ها به وقوع می پیوندد و گاهی مفاسد عظیم و غیر قابل جبرانی به بار می آورد از مسائل اقتصادی سرچشمه می گیرد. بر اثر امور مالی است که چه بسیار دیده می شود زنانی که از شوهران خود جدا می شوند. فرزند , پدر و مادر خود را ترک می گوید. برادران و خواهران از یکدیگر قطع رابطه می کنند. خانواده ها بهم می ریزند و کودکان , بی سرپرست می شوند. چنانچه , در جامعه ای نیز یک قسمت قابل ملاحظه ای از کشمکش ها و اختلافات که بین افراد یا گروه ها اتفاق می افتد یا ملل و اقوام بشری را رو در روی یکدیگر قرار می دهد و آتش جنگ را مشتعل می سازد منشا اقتصادی دارد.
جامعه شناسان می گویند:
«اگر سئوال شود که در جامعه چه چیز سبب جنگ می گردد پاسخ قطعی دادن کار آسانی نیست. ولی اعتقاد به اینکه عامل اقتصادی سهم بسزایی در ایجاد جنگ دارد , دلایل عینی فراوانی دارد که آنرا تایید می کند و روز به روز بیشتر می شود.»
موقعیت اجتماعی _ اقتصادی و یادگیری
توانایی ها ذاتی یادگیرندگان به صورت های متعددی تحت تاثیر موقعیت های اجتماعی اقتصادی قرار می گیرد. انواع سنخ های شناختی فرآیندهای رشد تفکر , خود تصوری , روابط گروهی , روابط معلم و شاگرد , فرصت های آفرینندگی و کسب تجارب بطور عمیقی تحت تاثیر طبقه اجتماعی هستند که کودک در آن متولد شده و رشد یافته است به این ترتیب طبقه اجتماعی دانش آموزان در سطح دبیرستان ها و دانشجویان انجام گرفته است و معلوم شده است علی رغم کوشش هایی که برای ترغیب کودکان محروم از آموزش و پرورش برای ورود به دبیرستان و دانشگاه انجام گرفته است , اکثریت دانش آموزان و دانشجویان از خانواده های متوسط و متوسط به بالا بوده اند. همچنین بررسی ها نشان می دهد که این قبیل نه از نظر اقتصاد تحصیلی , بلکه از نظر توقعات و امکانات مالی والدین یا کودکان محروم از تحصیل تفاوت های مشهودی داشتند. به احتمال قوی نتیجه این بررسی ها را می توان به کشور خودمان تعمیم داد. هر چند , برای حصول اطمینان , لازم است تحقیق مشابهی برای سال های اخیر انجام گیرد.
در گذشته طبقات پایین اجتماعی کمترین رغبت را برای آموزش و پرورش رسمی داشتند. فرض جامعه نیز بر این بود که آنان در پایه های تحصیلی پایین تری ترک تحصیل خواهند کرد از بیشترشان انتظار می رفت که مثل پدران و دوستان پدرانشان. کارگران دستی غیر ماهر یا نیمه ماهر با آید. بعلاوه. بیشتر خانواده های محروم در محله های پرجمعیت و یا در محله های دوردست , که بیشتر از خانواده ای زندگی می کند که مردم آن , اهل علم و ادب هستند و در آنجا علاقه و رغبت به بحث و گفتگو در باره اندیشه های نو , اختراعات و اکتشافات جدید وجود دارد , بیشتر از کودکی که در خانه وی در باره کتاب ها یا موضوع ها و اکتشافات جدیدی صحبت نمی شود آماده شرکت در بحث ها , درک مسائل جدید و احیاناً هماهنگی و سازگاری با آنها خواهد بود.
در هر حال کودکانی که والدین آنها از تحصیلات خوبی برخوردارند , احتمالاً بیشتر از سایر کودکان علاقمندتر خواهند بود که در تحصیلات خود توفیق داشته باشند. نوعی زندگی خانوادگی نیز روی یادگیری کودک موثر است. مثلا کودکی که با خانواده خود به بیشتر جاها مسافرت می کند. بیشتر از کودکی که تجارب مسافرتی کم و محدود دارد , به مطالعات اجتماعی , تاریخ و جغرافیا آمادگی دارد.
همچنین مطالعاتی که در مورد روابط میان آموزش و پرورش و درآمدها و نابرابری هایی که در خانواده ها و در نتیجه , در مدارس به وجود می آیند انجام گرفته است نشان می دهند که هر قدر سطح درآمدها بالاتر و بالاتر می رود نمرات آزمون های پیشرفت تحصیلی نیز بالاتر می رود یعنی سطح تحصیلات کودکان و نوجوانان با درآمد خانواده آنان رابطه مستقیمی دارد. (تقی پور ظهیر , 1374)
وضعیت اجتماعی و اقتصادی والدین:
سطح در آمد خانواده نوع شغل پدر , میزان تحصیلات مادر عواملی را تشکیل می دهند که در تعیین سطح درآمد فرزندان تاثیر می گذارد. به هر صورتی که متغیرهای فوق را اندازه گیری کنیم به نظر می رسد که موقعیت اجتماعی _ اقتصادی خانواده اثر زیادی در درآمدهای آتی فرزندان داشته باشد.
از طرق گوناگون درآمد فرزندان تحت نفوذ موقعیت اجتماعی _ اقتصادی خانواده قرار می گیرند. برای مثال خانواده هایی که از تحصیلات و امکانات بیشتری برخوردارند , احتمالاً فرزندان خود را به سال های بیشتر از تحصیلات عادی مدرسه ترغیب می کنند و یا خانواده هایی که از درآمد بالاتری برخوردارند قدرت تحمل هزینه های سال های بیشتر تحصیل فرزندان خود را نیز دارند.
آموزش و تشویق های نخستین , در سالهای کودکی در خانه , می تواند میزان IQ (بهره هوشی) انگیزه و ادامه تحصیل و رغبت به مطالعه را در فرزندان فراهم نموده , آنان را قادر سازد مراحل تحصیلی را به طوری پی در پی و با موفقیت به اتمام برساند. بالاخره , راهنمایی ها , توصیه ها و نفوذ خانواده می تواند به فرزندان کمک کند تا آنان پس از فراغت از تحصیل در کدام یک از بخش های اقتصادی استخدام شوند و چه مشاغلی را انتخاب نمایند در حالی که تصور می شود که تمام عوامل فوق به صورت موثر در میزان درآمد فرزندان تاثیر می گذارد, هنوز اهمیت نسبی هر یک از این عوامل کاملاً روشن نمی باشد. (عمادزاده , 1376)
مسکن و وضع اقتصادی خانواده:
والدین با انتخاب محل زندگی خود محیط اجتماعی اطرافیان و ساخت خانواده خود را در تقسیم بندی کلی اجتماع مشخص می کند و در نتیجه موقعیت اجتماعی خانوادگی , نوع برخورد کودک با الگوها و اطرافیان و غیره را مشخص می نمایند و بدین ترتیب می توانند اثرات مثبت یا منفی در رفتار کودکان به تناسب شرایط اجتماعی , اقتصادی و فرهنگی بگذارند.
برای مثال اگر خانواده ای در منطقه ای زندگی می کند که از هر حیث فقیر باشد تبعاً احتمال بروز رفتارهای ضد اجتماعی و... در کودکان که نشانه اُفت تربیتی و ضعف تحصیلی است , بیشتر خواهد بود و اگر فرهنگ حاکم بر آن منطقه توام با ارزش های اخلاقی و الهی باشد به همین میزان در تعدیل رفتارهای ضد اجتماعی بیشتر موثر خواهد بود.
باید توجه که وضع محل مسکونی از قبیل فضا و تعداد اطاق ها نیز در بروز اختلالات رفتاری موثر است. خانواده ای که با جمعیت زیاد مجبور به زندگی در یک یا دو اطاق است طبعاً محیط مناسبی برای بروز اختلالات رفتاری خواهد داشت. همچنین وضع اقتصادی, میزان درآمد خانواده را نیز باید به عنوان یک فاکتور موثر در اختلالات رفتاری در نظر گرفت کودکانی که در خانواده از تمام وسایل زندگی برخوردار می باشند نسبت به امور , خوش بین تر بوده و کمتر دچار احساس محرومیت , دلهره و اضطراب می گردند. برعکس کودکانی که از ساده ترین وسایل زندگی بی بهره اند ممکن است زندگی را برای خود یک امر تحمیلی و تهدید آمیز تلقی کنند و نسبت به همه چیز و همه کس بدبین باشند. (کرمی نوری و مرادی , 1372)
تاثیر انگیزش در پیشرفت تحصیلی:
انگیزش نه تنها در مراکز صنعتی موجب پیشرفت می شود در امر تعلیم و تربیت هم تاثیر بیشتری دارد انگیزش پیشرفت قادر است دانش آموزان را برای درس خواندن بر انگیزد , در حقیقت نشان داده شده است که انگیزه پیشرفت می تواند یادگیری را تسهیل بخشد , افرادی که دارای انگیزه پیشرفت بیشتری هستند با کوشش و جدیت بیشتری به امر تحصیل پرداخته اند. این افراد در هر جا و در هر سازمانی مشغول به کار شوند موجب پیشرفت آن سازمان می گردند. لذا یکی از کارهای اساسی مراکز صنعتی و آموزشی این است که چنین افرادی را شناسایی کرده و در پست ها خاص و حساس قرار دهند. (فرد رمزی , 1377)
انگیزه پیشرفت چیست؟
انگیزه پیشرفت عبارت است از گرایش همه جانبه به ارزیابی عملکرد خود با توجه به عالی ترین معیارهای تلاش برای موفقیت در عملکرد و برخورداری از لذتی که با موفقیت در عملکرد همراه است. مربیان و معلمان می توانند با اعمال شیوه های مناسب انگیزه پیشرفت را در کودکان ایجاد کنند و همچنین با آگاهی از این انگیزه و نقش موثر آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می توانند به صورت منظم آنرا جهت دهند. شاید بتوان یکی از دلایل افت تحصیلی را ناشی از ضعف یا عدم انگیزه پیشرفت دانست, اگر دانش آموزی نتواند انگیزه خود را به زمینه و رشد مورد نظر خود منتقل کند به کسب موفقیت نایل نخواهد شد چرا که انگیزه پیشرفت را که نیروی محرکه أن محسوب می شود را ندارد. چون بدون انگیزه و بر حسب تصادف و شانس یک نمره بار آورده را در یک زمینه یا رشته علمی در آن موارد کسب و تحصیل نموده است بایستی قبول کنیم چنانچه به این امر مهم توجه نگردد. نیروهای عظیم انسانی که آینده درخشان یک کشور را تشکیل می دهند تلف خواهند شد.
به نظر می رسد که تحصیل به عنوان یک امر تقلیدی درآمده است تحصیلی که در آن انگیزه پیشرفت وجود نداشته باشد بی حاصل و بی نتیجه خواهد بود.
این که چه تعداد از محصلین دارای انگیزه پیشرفت تحصیلی هستند؟ و چه تعداد از محصلین از زمینه تحصیلی خود رضایت دارند؟ از سئوالات اساسی و جدی می توانند باشند. یکی از مهمترین اهداف برنامه های آموزش و پرورش یک کشور باید انجام طرح های پژوهشی و آموزشی برای انگیزه پیشرفت دانش آموزان و سپس تقویت و هدایت این انگیزه باشد.
پژوهش های روان شناسی نشان داده است که می توان انگیزه پیشرفت را در دانش آموزان ایجاد کرد. آموزش انگیزه پیشرفت , به نوبه خود موجب پیشرفت تحصیلی و در نهایت باروری نیروی اندیشه انسان ها می گردد. تحقیقات نشان داده است افرادی که دارای انگیزش پیشرفت تحصیلی قوی هستند در مقایسه با آنهایی که انگیزه پیشرفت ضعیفی دارند در یادگیری و عملکرد بهتر و سریعتر هستند شرط اصلی این است که میل به پیشرفت از آنها برانگیخته شود. یکی از کاربردهای تربیتی این پژوهش این است که هر مسئله ای نمی تواند نظر همه دانش آموزان را به خود جلب کند و باید به تفاوت های فردی نیز توجه شود.
ویژگی های افراد پیشرفت گرا چیست؟
این قبیل افراد دارای اعتماد به نفس هستند و مسئولیت فردی را ترجیح می دهند. و علاقه دارند که بطور ملموس و عینی از نتایج کار خود آگاه شوند. نمره های درسی آنان خوب است و در فعالیت های اجتماعی و دانشگاهی شرکت می کنند.
در انجام کارهای مهم و اساسی همکاری را در حد استعداد خود با متخصصان و صاحب نظران بر دوستان ترجیح داده و در برابر فشارهای اجتماعی بیرونی مقاومت نشان می دهند اگر کاری را در حد استعداد و توان خویش ببینند گاه ریسک نموده , دل به دریا می زنند. تحقیقات نشان می دهند که انگیزه پیشرفت در مادران فرزندان پیشرفت گرا , در مقایسه با مادران فرزندانی که انگیزه پیشرفت در آنان ضعیف است بیشتر بوده است. این مادران انتظار بیشتری از فرزندان خود در کسب مهارتها و استقلال داشته اند به عنوان مثال با مادران کودکان پیشرفت گرا در 7 سالگی از فرزندان خود انتظار داشتند که رفت و آمد در شهر را یاد بگیرند. کارهای مشکل و جدیدی انجام دهند , شخصاً دوستانی برای خود پیدا کنند و سعی کنند در کارهایی که مستلزم رقابت است برتری نشان دهند , این مادران از موفقیت فرزندان خود ابراز خشنودی می کردند و در چنین مواردی آنان را به آغوش می کشیدند و می بوسیدند برعکس مادر فرزندانی که انگیزه پیشرفت در آنها ضعیف بوده و محدودیت های بیشتری قایل بودند و اتکا به نفس را در کودکان خود تشویق نمی کردند فرزندان آنها متکی به خانواده بودند.
آموزش انگیزه پیشرفت:
معمولاً معلمان و مربیان تعلیم و تربیت گله مندند که شاگردان آنها انگیزه ای برای یادگیری ندارند. اگر روان شناسان بتوانند طرحی را ارائه دهند که چنین انگیزه ای را در دانش آموزان ایجاد کنند , تاثیر بسیار مهمی در امر تعلیم و تربیت و در نهایت استفاده از نیروهای انسانی به جای خواهند گذاشت.
با دوره های فشرده آموزشی , انگیزه پیشرفت در شغل که برای بزرگسالان به مورد اجرا گذاشته شد. نتایج آن نشان داد که چنین آموزشی فعالیت کار آفرینی را برای سالهای بعد از آموزش افزایش می دهند. روان شناسان نتیجه گرفتند که اگر بتوان انگیزه پیشرفت را به بزرگسالان آموزش داد پس باید بتوان آن را به کودکان نیز تعلیم داد.
آموزش انگیزه پیشرفت از طریق کمک به کودکان در مورد اینکه چگونه برنامه ریزی کنند و کارهایشان را انجام دهند می تواند مفید واقع شود ابتدا دوره های آموزش باید برای کودکان گذاشته می شد , تا آنها بدانند چگونه باید فردی که محتاج پیشرفت است فکر و عمل کنند و سپس برنامه ای را که آنها برای زندگی آینده شان طراحی کردند , امتحان نموده و از این طریق به سنجش تاثیر آموزش بپردازند.
(فرد رمزی , 1377)
پیشینه تجربی تحقیق
1- بررسی مسائل و مشکلات دانش آموزانی که از موقعیت اجتماعی کمتری برخوردارند در پیشرفت تحصیلی آنها.
2- بررسی مسائل و مشکلات کودکانی که والدین آنها به مدت کمتری در منزل هستند.
در تحقیقی که بوسیله میلزا انجام گرفته است اکثر قریب به اتفاق کودکان طبقه اجتماعی متوسط و متوسط به بالا دارای نمرات بالایی در آزمون آمادگی خواندن داشتند در صورتی که کودکان طبقه اجتماعی پایین دارای نمرات کمتری بودند.
همچنین تحقیق دیگری نشان می دهد که دانش آموزان با طبقه اجتماعی بالاتر در آزمون های بهره هوشی به دلیل داشتن انگیزه بیشتر و شیوه های برخورد متفاوت توفیق بیشتری داشتند در صورتی که کودکان طبقه پایین به دلیل فرهنگ خاص خانواده و طبقه اجتماعی خود که در آن شکست , نگرانی , ناکامی یک امر عادی است توفیق کمتری داشتند کودکان و نوجوانان این طبقه در خانه برای انجام دادن کارهای مدرسه آموزش ندیده اند , والدین آنان , این اندیشه را که اگر قرار است در زندگی توفیق داشته باشند, باید نمرات خوبی بگیرند را در آنان بوجود نمی آورند. (تقی پور ظهیر , 1376)
تحقیقی دیگر در باره مسائل و مشکلات کودکان نشان می دهد کودکانی که پدران آنان مدت کمتری در خانه هستند و زمانی هم که در منزل هستند توجه کمتری به فرزندانشان می کنند , کودکان آنان معمولاً کودکانی هستند که صبح با وضع نامرتبی بدون شستن دست و صورت خود , حتی در بعضی مواقع بدون صرف صبحانه به مدرسه می آیند دارای مسائل و مشکلات هستند.
اولین ناکامی این قبیل کودکان این است که در یادگیری «خواندن» مشکلاتی دارند.
دومین ناکامی آنان در هوش کلامی است که معمولا پایین تر از حد متوسط است.
سومین ناکامی این گروه این است که تا زمانی که کوچک و در سنین پایین تر هستند با معلمان خود از نظر یادگیری درگیری دارند که اکثراً منجر به مردودی می شود. در سنین بالاتر نیز مشکلات و مسائل عدیده ای را برای مدرسه بوجود می آورند. (تقی پور ظهیر , 1376)
خلاصه و جمع بندی تحقیق:
با توجه به اینکه خانواده اولین عامل تاثیر گذار در رشد , تربیت و آموزش فرزندان می باشد بدین لحاظ بایستی بیشترین توجه به این نهاد کوچک جامعه جلب شود و با در نظر گرفتن تاثیرات مثبت وضع عملکرد خانواده در پیشرفت تحصیلی فرزندان همواره کوشش و اهتمام بیشتری در بالا بردن میزان سواد والدین , رفاه بیشتر خانواده و تامین نیازهای اقتصادی آنها بعمل آید.
نتیجه گیری:
اکثر قریب به اتفاق کودکان با طبقه اجتماعی متوسط و متوسط به بالا نمرات در آزمون های پیشرفت تحصیلی داشتند در صورتی که کودکان طبقه اجتماعی پایین تر , نمرات کمتری در این آزمون ها بدست می آورند. بنابر این هر چه میزان درآمد پدر خانواده بیشتر باشد پیشرفت تحصیلی فرزندان بیشتر و بالاتر خواهد بود.
از طرفی هر چه میزان مطالعه والدین بیشتر باشد طبیعتا از سطح معلومات بالاتری برخوردار می باشد که این موضوع در پیشرفت تحصیلی فرزندان تاثیر مثبتی دارد.
پیشنهادات
1- پیشنهاد می شود آموزش های لازم توسط مربیان , اساتید خبره و صاحب نظر در مسائل تعلیم و تربیت در مورد نحوه کمک کردن و پیگیری وضع درسی و چگونگی برخورد با کودکان در داخل خانه و نحوه تهیه لوازمات نوشت افزار و... داده شود.
2- برای استفاده صحیح و درست از وسائل کمک آموزشی و استفاده مداوم از آن برای معلمین و مربیان , آموزش ها و تعلیمات اساسی لازم و ضروری داده شود و امکانات لازم در این باره در محیط آموزشگاه ها فراهم گردد.
3- شناسایی و شناختن استعدادها و مهارتها و توانایی ها از زمان کودکی (در مقطع ابتدایی) توسط افراد صاحب نظر و ذی صلاح معمول گردد.
محدودیت های تحقیق:
1- منابع مورد نیاز تحقیق به سختی فراهم می شود.
2- پایان نامه های همکاران در این زمینه در منطقه از نوع میدانی می باشد.
3- کمبود دامنه تحقیقات علمی در زمینه های پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
4- عدم توانایی واقعی به صورت تعمیم این گونه تحقیقات بر کلیه دانش آموزان
منابع و ماخذ:
1- نادری ,عزت اله , 1372 , روش های تحقیق در علوم تربیتی با تاکید بر علوم انسانی
2- مطهری , احمد , 1368 , رابطه اقتصاد خانوادگی
3- تقی پور ظهیر , علی , 1370 , مقدمه ای بر برنامه ریزی آموزشی و درسی
4- عمادزاده , مصطفی , 1376 , مباحثی از اقتصاد آموزش و پرورش
5- کرمی نوری , رضا , 1372 , روان شناسی رشد – مراکز تربیت معلم
6- مرادی , علیرضا , 1372 , روان شناسی – مراکز تربیت معلم
7- فرد رمزی , ترحم , 1377 , پایان نامه تحصیلی مقطع کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه علامه طباطبایی استان اردبیل
- لینک منبع
تاریخ: شنبه , 20 اسفند 1401 (11:31)
- گزارش تخلف مطلب